جدول جو
جدول جو

معنی هوش ربا - جستجوی لغت در جدول جو

هوش ربا
ربایندۀ هوش و عقل، بیهوش کننده، کنایه از آنکه یا آنچه به سبب زیبایی خود هوش و عقل از سر انسان ببرد
تصویری از هوش ربا
تصویر هوش ربا
فرهنگ فارسی عمید
هوش ربا
(زَ)
ربایندۀ هوش. رجوع به هوش ربای شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از موش ربا
تصویر موش ربا
زغن، پرنده ای شبیه کلاغ و کمی کوچک تر از آنکه جانوران کوچک را شکار می کند
غلیواج، کلیواج، کلیواژ، چوژه ربا، گوشت ربا، گنجشک سیاه، خاد، خات، جول، پند، جنگلاهی، چنگلاهی، چنکلاهی، چنگلانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوشت ربا
تصویر گوشت ربا
زغن، پرنده ای شبیه کلاغ و کمی کوچک تر از آنکه جانوران کوچک را شکار می کند
غلیواج، کلیواج، کلیواژ، موش ربا، چوژه ربا، گنجشک سیاه، خاد، خات، جول، پند، جنگلاهی، چنگلاهی، چنکلاهی، چنگلانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هوش بر
تصویر هوش بر
آنچه هوش و عقل را زایل کند، هوش ربا
فرهنگ فارسی عمید
(زَ)
آن که هوش از سر ببرد. بیهوش کننده:
گشته صریر کلک تو فتنه نشان مملکت
بوده خروش کوس تو هوش ربای معرکه.
سلمان ساوجی
لغت نامه دهخدا
(رُ)
عمل هوش ربا
لغت نامه دهخدا
(زَ)
زدایندۀ هوش. رجوع به هوش زدای شود
لغت نامه دهخدا
به معنی آسمان است که محل عقل و روح باشد، (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
(رُ)
موش ربا. پند. بند. زغن. غلیواج. گوشت ربای. (یادداشت مؤلف). رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(زَ بامْ)
برندۀ هوش. (لغات شاهنامه) :
بفرمود تا داروی هوش بر
پرستنده آمیخت با نوش بر.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از هوش ربایی
تصویر هوش ربایی
بسبب زیبایی هوش وعقل ازسرکسی بردن، بی هوش ساختن
فرهنگ لغت هوشیار